کتاب فوقالعاده خواندنی هنر شفاف اندیشیدن تألیف رولف دوبلی با ترجمه عادل فردوسی پور (چاپ بیست و هفتم – 1395) نشر چشمه
آیا تا به حال…
- زمان صرف چیزی کردهای که در آینده احساس کنی ارزشش را نداشته؟
- پول زیادی برای خرید اینترنتی پرداخت کردهای؟
- به انجام کاری که میدانی برایت مضر است اصرار کردهای؟
- سهام خود را خیلی زود یا خیلی دیر فروختهای؟
- موفقیت را نتیجهی کار خود و شکست را نتیجهی تأثیر عوامل بیرونی دانستهای؟
- روی یک اسب به اشتباه شرط بستهای؟
اینها نمونههایی از خطاهاییست که همهی ما در تفکر روزمرهی خود دچارشان میشویم.
اما با شناخت چیستی آنها و دانستن نحوهی شناسایی آنها، میتوانیم از آنها دوری کنیم و تصمیمهای هوشمندانهتری بگیریم.
آنچه در بالا خواندید، بخشی از خلاصهی کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» (The Art of Thinking Clearly) است که نویسندهی مطرح سویسی، «رولف دوبلی» (Rolf Dobelli) آن را نوشته و «عادل فردوسیپور» آن را ترجمه کرده است. هنر شفاف اندیشیدن سومین کتاب فردوسیپور است که امسال از سوی «نشر چشمه» وارد بازار کتاب شد. این کتاب توانست در روزهای ابتدایی بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، به پرفروشترین کتاب این انتشارات مبدل شود. فردوسیپور در مقدمه بر ترجمهی فارسی این کتاب میگوید: «تصور کنید در زمین هیچ خطایی اتفاق نمیافتاد. آن وقت واژهای به نام پنالتی، اخطار و اخراج هم معنا نداشت. اشکها و لبخندها محو میشدند و زیبایی فوتبال هم رنگ میباخت. آدمها شبیه رباتهای برنامهریزیشده بودند که وظیفهشان بردن بدون کوچکترین اشتباه بود. حالا تصور کنید که در این جهان پهناور که هزاران زمین فوتبال را در خود جای داده، قرار میشد هیچ انسانی دچار خطا و اشتباهی نشود؛ آیا جهان بهتری داشتیم؟ جنگافروزیها به پایان میرسید؟ جرم و جنایت از صحنهی روزگار محو میشد؟ انسانها با یکدیگر روابط بهتری برقرار میکردند؟ پاسخ به این پرسشها و پیشبینی جهانی که هرگز تجربهاش نکردهایم، کار دشواری است؛ اما آنچه قابل پیشبینی است، آن است که هر چه بیشتر خطاهای خود را بشناسیم، رویکرد بهتری به زندگی خود خواهیم داشت. از آنجا که خطاهای بشری در طول حیاتش از الگوهای مشابهی پیروی میکنند، امکان شناختن آنها نیز امری ممکن است.»
فهرست مطالب کتاب:
- چرا باید به قبرستانها سر بزنی؟
- آیا دانشگاه هاردوارد شما را باهوش تر جلوه میدهد؟
- چرا ابرها را به شکلهای مختلف میبینی؟
- اگر پنجاه میلیون نفر چیز احمقانهای بگویند، آن چیز کماکان احمقانه است
- چرا باید گذشته را فراموش کنی؟
- نوشیدنی مجانی را قبول نکن
- مراقب «موارد استثنا» باش
- جگر گوشههای خودت را بکش
- تسلیم مرجعیت نشو
- دوستان سوپر مدل خود را در خانه رها کن
- چرا یک نقشهی غلط را به نبود نقشه ترجیح میدهیم؟
- چرا «نابرده رنج گنج میسر نمیشود» باید گوشهای شما را تیز کند؟
- حتی داستانهای واقعی هم افسانهاند
- چرا باید دفترچهی خاطرات داشت؟
- چرا مرتب دانش و توانایی هایت را دست بالا میگیری؟
- گویندگان خبر را جدی نگیر
- کمتر از آن چیزی که تصور میکنی در اختیار توست
- هیچوقت به وکیل خود حقوق ساعتی ندهید
- تأثیر شک برانگیز پزشکان، مشاوران و روانپزشکان
- هرگز تصمیمی را بر اساس نتیجهاش قضاوت نکن
- کمتر بیشتر است
- تو به من علاقه داری، واقعاً به من علاقه داری
- به هیچ چیز بیش از حد وابسته نباش
- اجتناب ناپذیر بودن اتفاقات نامحتمل
- فاجعهی دنبالهروی
- چرا فوراً سراغ ریسکهای میلیاردی میروی؟
- چرا آخرین شیرینی جعبه دهان تو را آب میاندازد؟
- وقتی صدای سم چهارپایان را میشنوی، منتظر گورخر نباش
- چرا «نیروی متعادل کنندهی جهان» مزخرف است؟
- چرا گردونهی شانس باعث میشود سر ما گیج برود؟
- چطور مردم را از چند میلیون پولشان خلاص کنیم؟
- چرا بدبختی بزرگتر از خوشبختی به نظر میرسد؟
- چرا تیمها تنبلاند؟
- گیج شدن با یک برگ کاغذ
- اشتیاق خود را مهار کن
- هیچ وقت از یک نویسنده نپرس رمانش شرح حال خودش است یا نه
- چرا نباید به لک لک اعتقاد داشته باشی؟
- هر کسی در اوج زیبا بهنظر میرسد
- تبریک! برندهی رولت روسی شدی
- پیشگویان قلابی
- فریب موارد خاص
- مهم نیست چه میگویی، مهم این است که چگونه میگویی
- چرا تماشا کردن و صبر کردن شکنجه است؟
- چرا تو یا راهحل هستی یا خود مشکل؟
- تقصیر من نبود
- مراقب باش چه آرزویی میکنی
- از موجودیت خودت شگفتزده نشو
- چرا تجربه میتواند قضاوت ما را نابود کند؟
- وقتی همه چیز خیلی خوب شروع شده باشد، نگران نباش
- دروغهای کوچک شیرین
- طوری زندگی کن انگار فقط یک روز دیگر زندهای; اما فقط روزهای آخر هفته
- هر استدلال ناقض
- بهتر تصمیم بگیر – کمتر تصمیم بگیر
- حاضرید ژاکت هیتلر را بپوشید؟
- چرا چیزی به نام «جنگ متوسط» وجود ندارد؟
- چگونه پاداشها انگیزه را نابود میکنند؟
- اگر چیزی برای گفتن نداری، چیزی نگو
- چگونه میانگین ضریب هوشی دو ایالت را افزایش بدهیم؟
- اگر دشمن داری، به او اطلاع بده
- چه درد خوبی
- چرا چیزهای کوچک بزرگ جلوه میکنند؟
- با احتیاط حمل شود
- سرعتگیر در مقابل شماست!
- چطور یک شارلاتان را رسوا کنیم؟
- کار داوطلبانه برای پرندههاست
- چرا تو بردهی احساسات خودت هستی؟
- برای خودت بدعتگزار باش
- چرا باید کشتیهای خود را آتش بزنید؟
- بیخیال جدیدترینها شو
- چرا تبلیغات اثرگذارند؟
- چرا در انتخابهایمان بیش از دو گزینه داریم؟
- چرا تازه نفسها را هدف قرار میدهیم؟
- چرا دریافتهای اولیه فریبندهاند؟
- چرا هیچ غذایی غذای خانگی نمیشود؟
- چطور از اتفاقهای غیر محتمل سود ببریم؟
- دانش، غیر قابل انتقال است
- افسانهی همفکر بودن
- تمام این مدت حق با تو بوده
- چرا به یک تیم فوتبال علاقه پیدا میکنی؟
- تفاوت ریسک و عدم قطعیت
- چرا با شرایط موجود همراهی میکنی؟
- چرا «آخرین فرصت» باعث میشود وحشت زده شویم؟
- چطور جزئیات چشمگیر ما را نابینا میکنند؟
- چرا پول برهنه نیست؟
- چرا تصمیمهای سال جدید نتیجه نمیدهند؟
- قلعهی خودت را بساز
- چرا رمانها را به آمار و ارقام ترجیح میدهی؟
- اصلاً نمیدانی چه چیزهایی را نادیده میگیری
- حرف مفت
- کلید خاموش کردن چراغ کجاست؟
- چرا اینقدر زیاد مسئولیت میپذیری؟
- کسی که چکش به دست دارد فقط میخ را میبیند
- مأموریت با موفقیت انجام شد
- خود قایق مهمتر از پارو زدن است
- چرا چک لیستها فریبت میدهند؟
- کشیدن دایرهی هدف دور تیر
- جست و جوی سپر بلا از عصر حجر
- دیوانههای سرعت رانندههای مطمئنی خواهند شد
- چرا نباید اخبار را دنبال کنی؟
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.